اولین روز زودرس دبستان
از امروز تا یک هفته صبح تا ظهر می رن باغ فرحزاد مدرسه با همکلاسی ها و معلمشون بازی می کنن.
خبر مهم اینه که با سید علی که بهترین دوست پیش دبستانی اش بود تو یه کلاس نیفتادن!
اسم معلمش خانوم خوش اخلاقه. امیدوارم مثل اسمش خوش اخلاق باشه!
البته من معلمشونو ندیدم. کلا مامانارو نمی ذاشتن برن پیش بچه ها. این اطلاعات رو هم از معلم پیش دبستانی شون گرفتیم!
هرچی به مامانا می گفتن که شما تشریف ببرین کسی از جاش تکون نمی خورد. عاقبت اومدن گفتن مامانا هم همین جا صف بکشن کلاس بندی شون کنیم!!
در راه برگشت دلم آشوب بود. یعنی پسرم این قدر بزرگ شد؟ باید بسپرمش به مدرسه و برگردم. یعنی معلمشون باهاش خوب برخورد می کنه؟ یعنی مثل من می شه سوگلی معلما؟ یعنی به دونستن و یادگرفتن علاقمند می شه یا به یه دستگاه حفظ معلومات و موجود دست به سینه نشینِ در انتظار جایزه تبدیل می شه؟
نمی دونم. مادر بودن خیلی سخته.
خدایا فقط به تو می سپرمش.
عليرضاي من اسفند 85 به دنيا آمده و حسينم خرداد 90 و حسنم اردیبهشت 94.