دلخوشيهاي يک مادر خوشحال!
اتمام پروژهي از آب و گل در آمدن آقاي حسين را اعلام مي کنم.
_پ.ن.1: خداحافظ پمپرز يا پوشک يا هر اسمي که امروزه مردمان به کار مي برند!
_پ.ن.2: شکر خدا اين مرحله خيلي خيلي آسان تر از خداحافظي از شيرمادر بود.
_پ.ن.3: بعضي پوشک را مرحله به مرحله مي گيرند. خواب شب معمولا آخرين مرحله است. ولي ما از روزي که مراسم خداحافظ پوشک را آغاز کرديم تا امروز حتي يک پوشک هم مصرف نکرده ايم! نه شب، نه مهماني، نه گردش!!! چنين مردمان بااعتماد به فرزندي هستيم ما!!
_پ.ن.4: بزنم به تخته!
_پ.ن.5: ممنون فرزند که زياد خانهمان را منور نفرموديد. همان چند سريِ روز اول خيلي هم قابل قبول بود!
+ نوشته شده در شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:26 توسط مامان
|
عليرضاي من اسفند 85 به دنيا آمده و حسينم خرداد 90 و حسنم اردیبهشت 94.